نه تنها، بر سر کوی تو ما را، کار، می افتد


که هر روی در آن منزل، ازین، صد بار می افتد

به بویت باد شبگیری، چنان مست است، در بستان


که چون زلفت ز مستی، بر گل و گلزار، می افتد

به خون مردم چشمم، شماتت کم کن، ای دشمن


چه شاید کرد، مردم را ازین، بسیار می افتد